معنی فارسی nonsanction

B2

عدم دریافت مجوز یا تأیید از جانب یک نهاد یا فرد مسئول.

A lack of formal permission or approval for an action.

example
معنی(example):

عمل پیشنهادی از کمیته بدون مجوز رد شد.

مثال:

The proposed action received a nonsanction from the committee.

معنی(example):

تصمیم او یک عدم مجوز بود، به این معنی که هیچ تأیید رسمی داده نشد.

مثال:

His decision was a nonsanction, meaning no formal approval was given.

معنی فارسی کلمه nonsanction

: معنی nonsanction به فارسی

عدم دریافت مجوز یا تأیید از جانب یک نهاد یا فرد مسئول.