معنی فارسی nonsanctities
C1مجموعهای از امور که مقدس تلقی نمیشوند و ممکن است به اعتقادات دینی آسیب برسانند.
Plural of nonsanctity; aspects or elements that lack sacredness.
- NOUN
example
معنی(example):
عدم مقدس بودنهای زندگی مدرن اغلب نادیده گرفته میشود.
مثال:
The nonsanctities of modern life are often overlooked.
معنی(example):
او به عدم مقدس بودنهایی اشاره کرد که ارزشهای سنتی را به چالش میکشند.
مثال:
She highlighted the nonsanctities that challenge traditional values.
معنی فارسی کلمه nonsanctities
:
مجموعهای از امور که مقدس تلقی نمیشوند و ممکن است به اعتقادات دینی آسیب برسانند.