معنی فارسی nonschematized
B1غیرنقشهای، اشاره به چیزی که طرح منظم و مشخصی ندارد.
Not organized or arranged in a schematic manner.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
طرح غیرنقشهای است تا بهتر با تغییرات سازگار شود.
مثال:
The plan is nonschematized to better adapt to changes.
معنی(example):
افکار آنها غیرنقشهای باقی ماندند تا نوآوری را پرورش دهند.
مثال:
Their thoughts remained nonschematized to foster innovation.
معنی فارسی کلمه nonschematized
:
غیرنقشهای، اشاره به چیزی که طرح منظم و مشخصی ندارد.