معنی فارسی nonsinusoidal
B2شکلی که به صورت سینوسی نیست و نوساناتی غیرمنظم را نشان میدهد.
Not having the characteristics of a sine wave; displaying complex patterns.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
شکل موج تولیدشده توسط ماشین جدید ناهماهنگ بود و نوسانات پیچیدهای را نشان میداد.
مثال:
The waveform generated by the new machine was nonsinusoidal, showing complex oscillations.
معنی(example):
بسیاری از سیگنالهای طبیعی بهدلیل الگوهای نامنظم ناهماهنگ هستند.
مثال:
Many natural signals are nonsinusoidal due to their irregular patterns.
معنی فارسی کلمه nonsinusoidal
:
شکلی که به صورت سینوسی نیست و نوساناتی غیرمنظم را نشان میدهد.