معنی فارسی nonvisionary
B1غیر بصری، به کسی اشاره دارد که ایدههای خلاقانه و پیشرو ندارد.
Not having foresight or imagination; lacking visionary quality.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
رویکرد غیر بصری او به کسبوکار تیمش را الهام نکرد.
مثال:
His nonvisionary approach to business did not inspire his team.
معنی(example):
ذهنیت غیر بصری ممکن است به فرصتهای از دست رفته منجر شود.
مثال:
A nonvisionary mindset may lead to missed opportunities.
معنی فارسی کلمه nonvisionary
:
غیر بصری، به کسی اشاره دارد که ایدههای خلاقانه و پیشرو ندارد.