معنی فارسی novatianism
B1فلسفهای در مسیحیت که بر جدایی گناهکاران از کلیسا و ضرورت ایمان قوی تأکید دارد.
A doctrinal stance that arose from Novatian's teachings, advocating for the exclusion of lapsed Christians from the Church.
- NOUN
example
معنی(example):
نوواتیسم بر پاکی کلیسا و پایبندی سخت به استانداردهای اخلاقی تأکید میکند.
مثال:
Novatianism emphasizes the purity of the church and strict adherence to moral standards.
معنی(example):
پیروان نوواتیسم به انضباط شدید برای کسانی که گناه کردند، اعتقاد داشتند.
مثال:
The followers of Novatianism believed in severe discipline for those who sinned.
معنی فارسی کلمه novatianism
:
فلسفهای در مسیحیت که بر جدایی گناهکاران از کلیسا و ضرورت ایمان قوی تأکید دارد.