معنی فارسی novatianist

B1

شخصی که پیرو نوواتیسم است و اصول آن را در زندگی خود به‌کار می‌برد.

A follower of Novatianism who supports its teachings and doctrines.

example
معنی(example):

اجتماع نوواتیست‌ها کوچک اما وفادار به اصول خود بود.

مثال:

The Novatianist community was small but dedicated to their principles.

معنی(example):

به‌عنوان یک نوواتیست، او قوانین دقیقی در مورد گناه و توبه را دنبال کرد.

مثال:

As a Novatianist, he followed strict rules about sin and repentance.

معنی فارسی کلمه novatianist

: معنی novatianist به فارسی

شخصی که پیرو نوواتیسم است و اصول آن را در زندگی خود به‌کار می‌برد.