معنی فارسی nurturing/nurturing
B1پرورش دادن، مراقبت و توجه به افراد یا چیزها برای رشد و توسعه بهتر آنها.
The act of caring for and encouraging the growth or development of someone or something.
- VERB
example
معنی(example):
او به دقت به گیاهانش رسیدگی میکند.
مثال:
She is nurturing her plants carefully.
معنی(example):
این برنامه بر روی پرورش خلاقیت کودکان تمرکز دارد.
مثال:
The program focuses on nurturing children's creativity.
معنی فارسی کلمه nurturing/nurturing
:پرورش دادن، مراقبت و توجه به افراد یا چیزها برای رشد و توسعه بهتر آنها.