معنی فارسی shut-the-fuck-up
B1عبارتی توهینآمیز برای بیان نارضایتی و درخواست سکوت از شخصی، بهویژه زمانی که فرد صحبتهای ناخوشایند یا بیموردی بکند.
A vulgar phrase used to express frustration and demand silence from someone, especially when the person is speaking annoyingly or unnecessarily.
- INTERJECTION
example
معنی(example):
زمانی که او شروع به گفتن حرفهای بیمعنی کرد، به او گفتم که دهانش را ببندد.
مثال:
When he started talking nonsense, I told him to shut the fuck up.
معنی(example):
او آنقدر آزاردهنده بود که آرزو میکردم فقط دهانش را ببندد.
مثال:
She was so annoying that I wished she would just shut the fuck up.
معنی فارسی کلمه shut-the-fuck-up
:
عبارتی توهینآمیز برای بیان نارضایتی و درخواست سکوت از شخصی، بهویژه زمانی که فرد صحبتهای ناخوشایند یا بیموردی بکند.