معنی فارسی obdurateness

B2

سختی در پذیرش تغییر یا احساسات دیگران، عدم انعطاف‌پذیری.

The quality of being stubborn or unyielding, especially in attitude or opinion.

example
معنی(example):

سخت‌گیری او باعث شد که دیگران نتوانند او را متقاعد کنند.

مثال:

Her obdurateness made it difficult for others to persuade her.

معنی(example):

سخت‌گیری تصمیمات او منجر به از دست دادن فرصت‌های زیادی شد.

مثال:

The obdurateness of his decisions led to many missed opportunities.

معنی فارسی کلمه obdurateness

: معنی obdurateness به فارسی

سختی در پذیرش تغییر یا احساسات دیگران، عدم انعطاف‌پذیری.