معنی فارسی obeyable
B1قابل اطاعت، به معنای اینکه چیزی میتواند یا باید اطاعت شود.
Capable of being obeyed; can be followed.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
قوانین قابل اطاعت هستند و باید توسط همه دنبال شوند.
مثال:
The rules are obeyable and must be followed by everyone.
معنی(example):
یک شخص مطیع به مقام و دستورات داده شده احترام میگذارد.
مثال:
An obeyable person respects the authority and instructions given.
معنی فارسی کلمه obeyable
:
قابل اطاعت، به معنای اینکه چیزی میتواند یا باید اطاعت شود.