معنی فارسی obedientiar

B1

اطاعت، خاصیت یا قابلیت انجام دستورات یا پیروی از قوانین.

The quality of being willing to obey someone or something.

example
معنی(example):

سگ آموزش دید تا به دستورات اطاعت کند و طبیعت مطیع خود را نشان دهد.

مثال:

The dog was taught to obey commands, showing its obedient nature.

معنی(example):

کودکان باید اهمیت رفتار مطیع را درک کنند.

مثال:

Children need to understand the importance of obedient behavior.

معنی فارسی کلمه obedientiar

: معنی obedientiar به فارسی

اطاعت، خاصیت یا قابلیت انجام دستورات یا پیروی از قوانین.