معنی فارسی obligatum

B1

الزام، تعهدی که بر اساس قرارداد یا قانون به وجود می‌آید.

A legal or formal obligation derived from a contract or law.

example
معنی(example):

قرارداد یک الزام برای همه طرف‌های درگیر بود.

مثال:

The contract was an obligatum for all parties involved.

معنی(example):

او احساس کرد که حضور در این مراسم یک الزام است.

مثال:

He felt it was an obligatum to attend the ceremony.

معنی فارسی کلمه obligatum

: معنی obligatum به فارسی

الزام، تعهدی که بر اساس قرارداد یا قانون به وجود می‌آید.