معنی فارسی obscurist

B1

تحریف‌گر، نویسنده یا شخصی که در آثارش به پیچیدگی و عدم وضوح تأکید دارد.

A writer or thinker noted for obscurity in their style.

example
معنی(example):

نوشته‌های تحریف‌گر به راحتی قابل فهم نیستند.

مثال:

The obscurist's writings are difficult to understand.

معنی(example):

برخی او را تحریف‌گر می‌نامند به خاطر نثر پیچیده‌اش.

مثال:

Some label him an obscurist because of his intricate prose.

معنی فارسی کلمه obscurist

: معنی obscurist به فارسی

تحریف‌گر، نویسنده یا شخصی که در آثارش به پیچیدگی و عدم وضوح تأکید دارد.