معنی فارسی obsecrate

B1

سوگند دادن، مراسمی برای تقدس بخشی یا دعا به یک مکان یا شیء مقدس.

To beg or entreat solemnly; to consecrate or make sacred.

example
معنی(example):

آنها به منظور سوگند دادن به معبد باستانی در جنگل رفتند.

مثال:

They went to obsecrate the ancient shrine in the forest.

معنی(example):

سوگند دادن به مذبح یک مراسم مقدس برای بسیاری از فرهنگ‌هاست.

مثال:

To obsecrate an altar is a sacred ritual for many cultures.

معنی فارسی کلمه obsecrate

: معنی obsecrate به فارسی

سوگند دادن، مراسمی برای تقدس بخشی یا دعا به یک مکان یا شیء مقدس.