معنی فارسی obsede

B1

حالت غمگینی یا افکار و احساسات منفی که در فرد وجود دارد.

A state or condition of emotional disturbance or distress.

example
معنی(example):

آنها در طول مراسم احساس ابسید را کردند.

مثال:

They felt the obsede of their emotions during the ceremony.

معنی(example):

پس از اعلام، یک ابسید از اندوه اتاق را پر کرد.

مثال:

An obsede of sorrow filled the room after the announcement.

معنی فارسی کلمه obsede

: معنی obsede به فارسی

حالت غمگینی یا افکار و احساسات منفی که در فرد وجود دارد.