معنی فارسی observationalism
B1ایدهای که بر ارزش و اهمیت مشاهدات در تحقیق تاکید دارد.
A philosophy or practice that emphasizes the importance of observation in research.
- OTHER
example
معنی(example):
مشاهدهگرایی یک اصل کلیدی در بسیاری از زمینههای علمی است.
مثال:
Observationalism is a key principle in many scientific fields.
معنی(example):
رویکرد او به تحقیق تحت تأثیر شدید مشاهدهگرایی بود.
مثال:
His approach to research was heavily influenced by observationalism.
معنی فارسی کلمه observationalism
:
ایدهای که بر ارزش و اهمیت مشاهدات در تحقیق تاکید دارد.