معنی فارسی obstreperosity

B2

سرکشی، بی‌ادبی و عدم اطاعت، به‌ویژه در زمینه رفتارهای ناهنجار و برهم زدن نظم.

Unruly behavior that is noisy and difficult to control.

example
معنی(example):

خوی سرکشی او باعث شده بود که معلم نتواند نظم را در کلاس حفظ کند.

مثال:

His obstreperosity made it hard for the teacher to maintain order in the classroom.

معنی(example):

سرکشی جمعیت باعث ایجاد هرج و مرج در رویداد شد.

مثال:

The obstreperosity of the crowd led to chaos at the event.

معنی فارسی کلمه obstreperosity

: معنی obstreperosity به فارسی

سرکشی، بی‌ادبی و عدم اطاعت، به‌ویژه در زمینه رفتارهای ناهنجار و برهم زدن نظم.