معنی فارسی obtend
B1بهدست آوردن، کسب کردن، به دست آوردن چیزی.
To acquire or attain something.
- VERB
example
معنی(example):
شما میتوانید از ورزش منظم مزایای زیادی بهدست آورید.
مثال:
You can obtend many benefits from regular exercise.
معنی(example):
برای بهدست آوردن دانش، باید کنجکاو باشید.
مثال:
To obtend knowledge, one must be curious.
معنی فارسی کلمه obtend
:
بهدست آوردن، کسب کردن، به دست آوردن چیزی.