معنی فارسی occupationally
B2از نظر شغلی، در ارتباط با حرفه یا کار مخصوص.
In a manner related to or concerned with a person's job or profession.
- ADVERB
example
معنی(example):
او از نظر شغلی واجد شرایط برای موقعیتی است که برای آن درخواست داده است.
مثال:
He is occupationally qualified for the position he is applying for.
معنی(example):
از نظر شغلی، او در نقش خود به عنوان مدیر پروژه عالی عمل میکند.
مثال:
Occupationally, she excels in her role as a project manager.
معنی فارسی کلمه occupationally
:
از نظر شغلی، در ارتباط با حرفه یا کار مخصوص.