معنی فارسی on the bludge
B1به معنای تنبلی یا خودداری از کار، به ویژه برای بهرهبرداری از دیگران.
Avoiding work or responsibility; idling.
- IDIOM
example
معنی(example):
او اخیراً به سستی میگذرانید و از کار فرار میکند.
مثال:
He’s been on the bludge lately, avoiding work.
معنی(example):
سستی نکنید؛ به همتیمیهای خود کمک کنید.
مثال:
Don’t be on the bludge; help your teammates.
معنی فارسی کلمه on the bludge
:
به معنای تنبلی یا خودداری از کار، به ویژه برای بهرهبرداری از دیگران.