معنی فارسی on the bones of one's arse

B1

به معنای نشستن طولانی‌مدت و ناراحت‌کننده، به ویژه در مورد خستگی.

To sit for too long leading to discomfort or fatigue.

example
معنی(example):

او بعد از مدت طولانی مطالعه کردن روی استخوان‌هایش نشسته بود.

مثال:

He was sitting on the bones of his arse after studying for so long.

معنی(example):

نشستن روی استخوان‌های خود برای سلامتی خوب نیست.

مثال:

Sitting on the bones of your arse is not good for your health.

معنی فارسی کلمه on the bones of one's arse

:

به معنای نشستن طولانی‌مدت و ناراحت‌کننده، به ویژه در مورد خستگی.