معنی فارسی onewhere
B1به معنای جایی که در آن آرامش یا راحتی وجود دارد.
Referring to a specific place that embodies comfort or peace.
- OTHER
example
معنی(example):
من جایی را پیدا کردم که در آن احساس خانه میکردم.
مثال:
I found a place onewhere I felt at home.
معنی(example):
محل آرامی که وجود دارد، پیدا کردن دشواری است.
مثال:
Onewhere peaceful exists is a rare find.
معنی فارسی کلمه onewhere
:
به معنای جایی که در آن آرامش یا راحتی وجود دارد.