معنی فارسی onsetting
B1به شروع یک مرحله یا دوره خاص مانند تغییرات فصلی اشاره دارد.
Refers to the beginning of a specific phase or period, such as seasonal changes.
- OTHER
example
معنی(example):
دریافت غروب نشانه پایان روز بود.
مثال:
The onsetting of dusk signaled the end of the day.
معنی(example):
با آغاز بهار، گلها شروع به شکوفایی کردند.
مثال:
With the onsetting of spring, flowers began to bloom.
معنی فارسی کلمه onsetting
:
به شروع یک مرحله یا دوره خاص مانند تغییرات فصلی اشاره دارد.