معنی فارسی orbate

B1

یک اصطلاح در شیمی که به مشخصه‌های خاصی در اتم‌ها یا مولکول‌ها اشاره دارد.

A term used in chemistry referring to specific characteristics in atoms or molecules.

example
معنی(example):

اوربات یک اصطلاح است که در شیمی استفاده می‌شود.

مثال:

The orbate is a term used in chemistry.

معنی(example):

ما در کلاس علوم درباره اوربات یاد گرفتیم.

مثال:

We learned about the orbate during our science class.

معنی فارسی کلمه orbate

: معنی orbate به فارسی

یک اصطلاح در شیمی که به مشخصه‌های خاصی در اتم‌ها یا مولکول‌ها اشاره دارد.