معنی فارسی orbed
B1به شکل گرد یا کروی اشاره دارد، غالباً در توصیف اجرام آسمانی.
Referring to a round or spherical shape, often used in the context of celestial bodies.
- OTHER
example
معنی(example):
ستارهها در آسمان شب به صورت اوربد به نظر میرسیدند.
مثال:
The stars appeared orbed in the night sky.
معنی(example):
شکل اوربد سیارات دانشمندان را مجذوب کرد.
مثال:
The orbed shape of the planets fascinated scientists.
معنی فارسی کلمه orbed
:
به شکل گرد یا کروی اشاره دارد، غالباً در توصیف اجرام آسمانی.