معنی فارسی orbell

B1

یک شی تزئینی که معمولاً در معماری یا دکوراسیون استفاده می‌شود.

A decorative item often used in architecture or home decor.

example
معنی(example):

اوربل یک شی تزئینی در اتاق باستانی بود.

مثال:

The orbell was a decorative item in the ancient room.

معنی(example):

ما یک اوربل ساخته شده از برنج را در صندوق قدیمی پیدا کردیم.

مثال:

We found an orbell made of brass in the old chest.

معنی فارسی کلمه orbell

: معنی orbell به فارسی

یک شی تزئینی که معمولاً در معماری یا دکوراسیون استفاده می‌شود.