معنی فارسی outcasted

B1

طرد شده، به حالتی اشاره دارد که فرد به دلیل برخی دلایل از جمع یا گروهی حذف شده و احساس جدایی می‌کند.

Describing someone who has been rejected or excluded by others.

verb
معنی(verb):

To expel from a caste.

example
معنی(example):

او بعد از دعوا احساس کرد که توسط دوستانش طرد شده است.

مثال:

He felt outcasted by his friends after the argument.

معنی(example):

بسیاری وقتی به یک شهر جدید منتقل می‌شوند، احساس طردشدگی می‌کنند.

مثال:

Many feel outcasted when they move to a new city.

معنی فارسی کلمه outcasted

: معنی outcasted به فارسی

طرد شده، به حالتی اشاره دارد که فرد به دلیل برخی دلایل از جمع یا گروهی حذف شده و احساس جدایی می‌کند.