معنی فارسی outpasses
B1عمل عبور کردن از چیزی یا کسی در زمان حال.
To surpass or move beyond something in the present.
- VERB
example
معنی(example):
او اغلب در مسابقات از دوستانش عبور میکند.
مثال:
He often outpasses his friends during races.
معنی(example):
در کسب و کار، نوآوری از سنت پیشی میگیرد.
مثال:
In business, innovation outpasses tradition.
معنی فارسی کلمه outpasses
:
عمل عبور کردن از چیزی یا کسی در زمان حال.