معنی فارسی outpricing

B1

عمل قیمت‌گذاری بالاتر از حد معمول به ویژه برای رقابت.

The act of setting prices above those of competitors.

example
معنی(example):

قیمت‌گذاری بیش از حد می‌تواند به از دست رفتن مشتریان منجر شود.

مثال:

Outpricing can lead to lost customers.

معنی(example):

استراتژی شرکت حول قیمت‌گذاری بیشتر از رقبا می‌چرخد.

مثال:

The company's strategy revolves around outpricing their competitors.

معنی فارسی کلمه outpricing

: معنی outpricing به فارسی

عمل قیمت‌گذاری بالاتر از حد معمول به ویژه برای رقابت.