معنی فارسی outsights
B1درآمدها یا دیدگاههای خارجی که به تحلیل و استنتاج بهتر کمک میکنند.
External insights that enhance analysis and understanding.
- NOUN
example
معنی(example):
او از تحقیق خود درآمدهای ارزشمندی به دست آورد.
مثال:
She gained valuable outsights from her research.
معنی(example):
دیدگاههای او به یک استراتژی جدید برای پروژه منجر شد.
مثال:
His outsights led to a new strategy for the project.
معنی فارسی کلمه outsights
:
درآمدها یا دیدگاههای خارجی که به تحلیل و استنتاج بهتر کمک میکنند.