معنی فارسی overagonize

B1

بیش از حد نگران یا ناراحت شدن برای مسائل که ممکن است بی‌اهمیت باشند.

To worry or suffer excessively about something.

example
معنی(example):

او تمایل دارد درباره اشتباهات کوچک بیش از حد ناراحت شود.

مثال:

He tends to overagonize about small mistakes.

معنی(example):

دیگر بیش از حد ناراحت نشوید و به جلو بروید.

مثال:

Stop overagonizing and move forward with your life.

معنی فارسی کلمه overagonize

: معنی overagonize به فارسی

بیش از حد نگران یا ناراحت شدن برای مسائل که ممکن است بی‌اهمیت باشند.