معنی فارسی overblessedness
B1حالتی از احساس برکت بیشتر از حد، سپاسگزاری و قدردانی عمیق.
A state of feeling overly blessed or fortunate.
- NOUN
example
معنی(example):
احساس برکت بیش از حد او را با شادی پر کرد.
مثال:
Her sense of overblessedness filled her with joy.
معنی(example):
او درباره برکت بیش از حد در زندگیاش صحبت کرد و چقدر سپاسگزار بود.
مثال:
He spoke about the overblessedness in his life and how grateful he was.
معنی فارسی کلمه overblessedness
:حالتی از احساس برکت بیشتر از حد، سپاسگزاری و قدردانی عمیق.