معنی فارسی overbreeds
B1به معنای تولید مثل یا پرورش حیوانات به طور بیش از حد، به ویژه در هدف افزایش تولید یا سود.
To breed animals excessively.
- verb
verb
معنی(verb):
To breed excessively.
example
معنی(example):
کشاورز دامهای خود را بیش از حد تکثیر میکند تا سود بیشتری کسب کند.
مثال:
The farmer overbreeds his livestock to increase profit.
معنی(example):
او نگران است که اگر کنترل نشود، سگش بیش از حد تکثیر کند.
مثال:
She worries that her dog overbreeds if not controlled.
معنی فارسی کلمه overbreeds
:
به معنای تولید مثل یا پرورش حیوانات به طور بیش از حد، به ویژه در هدف افزایش تولید یا سود.