معنی فارسی overclosely
B1به صورت بسیار نزدیک یا دقیق بررسی کردن چیزی.
In a manner that is excessively meticulous or detailed.
- ADVERB
example
معنی(example):
او سند را با دقت زیاد بررسی کرد تا اشتباهی پیدا کند.
مثال:
She examined the document overclosely for any mistakes.
معنی(example):
هنرمند با دقت زیاد جزئیات نقاشی را بررسی کرد.
مثال:
The artist overclosely studied the details of the painting.
معنی فارسی کلمه overclosely
:
به صورت بسیار نزدیک یا دقیق بررسی کردن چیزی.