معنی فارسی overdares

B1

بیش از حد عمل کردن یا به کار بردن افراطی چیزی در یک موقعیت خاص.

To act or express oneself in an excessive or exaggerated manner.

example
معنی(example):

او همیشه وقتی تلاش می‌کند دیگران را تحت تأثیر قرار دهد، بیش از حد عمل می‌کند.

مثال:

He always overdares when trying to impress others.

معنی(example):

هنرمند در آخرین اثرش تمایل دارد بیش از حد عمل کند.

مثال:

The artist tends to overdares in his latest work.

معنی فارسی کلمه overdares

:

بیش از حد عمل کردن یا به کار بردن افراطی چیزی در یک موقعیت خاص.