معنی فارسی overdevelopment
B2وضعیتی که در آن یک منطقه یا ویژگی به دلیل فعالیتهای انسانی به طور بیش از حد توسعه یافته است.
Excessive or unplanned development leading to negative consequences.
- NOUN
example
معنی(example):
توسعه بیش از حد منطقه منجر به مشکلات زیستمحیطی شد.
مثال:
The overdevelopment of the area led to environmental issues.
معنی(example):
آنها توسعه بیش از حد سواحل را به عنوان تهدیدی برای حیات وحش مورد انتقاد قرار دادند.
مثال:
They criticized the overdevelopment of the coastline as a threat to wildlife.
معنی فارسی کلمه overdevelopment
:
وضعیتی که در آن یک منطقه یا ویژگی به دلیل فعالیتهای انسانی به طور بیش از حد توسعه یافته است.