معنی فارسی overformalized
B1رسمی‌تر از آنچه که لازم است، به ویژه در نوشتار یا گفتار.
Having been made overly formal, often causing complexity or detachment.
- VERB
example
معنی(example):
قرارداد به شدت رسمی شده بود و اصطلاحات غیرضروری به آن اضافه شده بود.
مثال:
The contract was overformalized, adding unnecessary jargon.
معنی(example):
رویکرد بیش از حد رسمی او باعث شد که بحث کمتر جذاب شود.
مثال:
His overformalized approach made the discussion less engaging.
معنی فارسی کلمه overformalized
:
رسمی‌تر از آنچه که لازم است، به ویژه در نوشتار یا گفتار.
