معنی فارسی overhelp

B1

کمک به دیگران به حدی که به استقلال و اعتماد به نفس آنها آسیب برساند.

To provide excessive help that may hinder the development of self-reliance.

example
معنی(example):

گاهی اوقات، کمک بیش از حد می‌تواند فردی را کمک بیش از نیاز کند و او را وابسته سازد.

مثال:

Sometimes, too much assistance can overhelp someone and make them dependent.

معنی(example):

عادت او به کمک بیش از حد به دوستانش اغلب منجر به ناامیدی می‌شد.

مثال:

Her tendency to overhelp her friends often led to frustrations.

معنی فارسی کلمه overhelp

: معنی overhelp به فارسی

کمک به دیگران به حدی که به استقلال و اعتماد به نفس آنها آسیب برساند.