معنی فارسی overjudicious

B1

بیش از حد محتاط و قضاوت کننده، به ویژه در موقعیت‌هایی که نیاز به اقدام سریع وجود دارد.

Excessively cautious or discerning in making judgments.

example
معنی(example):

طبیعت بیش از حد محتاط او باعث شد که برای تصمیم‌گیری مشکل داشته باشد.

مثال:

His overjudicious nature made it difficult for him to make decisions.

معنی(example):

بسیار محتاط بودن گاهی می‌تواند مانع از انجام ریسک‌های ضروری شود.

مثال:

Being overjudicious can sometimes prevent people from taking necessary risks.

معنی فارسی کلمه overjudicious

: معنی overjudicious به فارسی

بیش از حد محتاط و قضاوت کننده، به ویژه در موقعیت‌هایی که نیاز به اقدام سریع وجود دارد.