معنی فارسی overjudiciously
B1به طور بیش از حد عاقلانه، به شیوهای که نشاندهنده احتیاط زیاد یا دقت به جزئیات باشد.
In an excessively wise or cautious manner.
- ADVERB
example
معنی(example):
او با در نظر گرفتن هر جزئیات کوچکی، به طور بیش از حد عاقلانه عمل کرد.
مثال:
He acted overjudiciously by considering every minor detail.
معنی(example):
او به طور بیش از حد عاقلانه هر جنبهای از سفر را برنامهریزی کرد.
مثال:
She overjudiciously planned every aspect of the trip.
معنی فارسی کلمه overjudiciously
:
به طور بیش از حد عاقلانه، به شیوهای که نشاندهنده احتیاط زیاد یا دقت به جزئیات باشد.