معنی فارسی overjutting
B1برآمدگی بیش از حد، به جایی اشاره دارد که چیزی به طور غیر معمول از خط طبیعی خود بیرون زده باشد.
Sticking out or protruding excessively.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
سنگهای بیش از حد برآمده، عبور از مسیر را دشوار کردند.
مثال:
The overjutting rocks made the path difficult to navigate.
معنی(example):
ما باید در حین پیادهروی مراقب شاخههای بیش از حد برآمده باشیم.
مثال:
We had to be cautious of the overjutting branches while walking.
معنی فارسی کلمه overjutting
:
برآمدگی بیش از حد، به جایی اشاره دارد که چیزی به طور غیر معمول از خط طبیعی خود بیرون زده باشد.