معنی فارسی overkeenness
B1شوق و اشتیاق زیاد، بهویژه در شرایطی که ممکن است منجر به فشار یا استرس شود.
Excessive eagerness or enthusiasm that can cause stress or pressure.
- OTHER
example
معنی(example):
شوق بیش از حد او برای خوشحال کردن همه گاهی میتواند خستهکننده باشد.
مثال:
Her overkeenness to please everyone can sometimes be overwhelming.
معنی(example):
شوق بیش از حد او در شرکت کردن به خستگی منجر شد.
مثال:
His overkeenness in participating led to exhaustion.
معنی فارسی کلمه overkeenness
:
شوق و اشتیاق زیاد، بهویژه در شرایطی که ممکن است منجر به فشار یا استرس شود.