معنی فارسی overlimit

B1

حد مجاز، مقداری که فراتر از آن مجاز نیستید، معمولا در زمینه مالی و اعتباری استفاده می‌شود.

An amount that is beyond the limit set, often used in financial contexts.

example
معنی(example):

شما نمی‌توانید بیشتر از حد مجاز خود در کارت اعتباری خرج کنید.

مثال:

You cannot spend more than your overlimit on the credit card.

معنی(example):

شرکت جریمه‌ای به خاطر عبور از حد مجازش دریافت کرد.

مثال:

The company was charged a fine for exceeding its overlimit.

معنی فارسی کلمه overlimit

: معنی overlimit به فارسی

حد مجاز، مقداری که فراتر از آن مجاز نیستید، معمولا در زمینه مالی و اعتباری استفاده می‌شود.