معنی فارسی overplentifulness

B2

فراوانی بیش از حد، وجود چیزی به مقدار بسیار زیاد.

The quality of being excessively abundant.

example
معنی(example):

فراوانی بیش از حد غذا در جشن همه را شگفت زده کرد.

مثال:

The overplentifulness of food at the feast surprised everyone.

معنی(example):

ما درباره فراوانی بیش از حد منابع در کشور صحبت کردیم.

مثال:

We discussed the overplentifulness of resources in the country.

معنی فارسی کلمه overplentifulness

: معنی overplentifulness به فارسی

فراوانی بیش از حد، وجود چیزی به مقدار بسیار زیاد.