معنی فارسی overplentifully
B1به طور بیش از حد فراوان، به صورت زیاد و فراوان.
In an excessively abundant manner.
- ADVERB
example
معنی(example):
درختان میوه در این فصل به طرز فراوانی میوه دادند.
مثال:
The fruit trees bore fruit overplentifully this season.
معنی(example):
محصولات به طرز فراوانی در بازار کشاورزان عرضه شدند.
مثال:
The produce was offered overplentifully at the farmers' market.
معنی فارسی کلمه overplentifully
:
به طور بیش از حد فراوان، به صورت زیاد و فراوان.