معنی فارسی overraking
B1عمل جمعآوری بیش از حد، که ممکن است عواقب منفی داشته باشد.
The act of gathering something excessively, often with harmful effects.
- NOUN
example
معنی(example):
بیش از حد جمعآوری کردن برگها میتواند به خاک آسیب برساند.
مثال:
Overraking the leaves can harm the soil.
معنی(example):
بیش از حد جمعآوری کردن میتواند منجر به از دست دادن مواد مغذی ضروری شود.
مثال:
Overraking can lead to a loss of necessary nutrients.
معنی فارسی کلمه overraking
:
عمل جمعآوری بیش از حد، که ممکن است عواقب منفی داشته باشد.