معنی فارسی overraness
B1حالت یا ویژگی بیش از حد بودن در یک مورد خاص.
The quality or state of being excessive in some aspect.
- NOUN
example
معنی(example):
بیش از حد انجام گرفتن پروژه منجر به شکست آن شد.
مثال:
The overranness of the project led to its failure.
معنی(example):
بیش از حد هزینههای غیرمنتظره بود.
مثال:
The overranness of the expenses was unexpected.
معنی فارسی کلمه overraness
:
حالت یا ویژگی بیش از حد بودن در یک مورد خاص.