معنی فارسی overregulate

B1

تنظیم یا کنترل کردن بیش از حد یک شرایط یا صنعت.

To impose excessive regulations on a system or industry.

example
معنی(example):

دولت قصد دارد صنعت را به طور بیش از حد تنظیم کند تا ایمنی را تضمین کند.

مثال:

The government plans to overregulate the industry to ensure safety.

معنی(example):

برخی معتقدند که تنظیم بیش از حد بازارها می‌تواند به رشد اقتصادی آسیب بزند.

مثال:

Some believe that overregulating markets can harm economic growth.

معنی فارسی کلمه overregulate

: معنی overregulate به فارسی

تنظیم یا کنترل کردن بیش از حد یک شرایط یا صنعت.