معنی فارسی overrelax

B1

به معنای استراحت بیش از حد یا بی‌توجهی به مسئولیت‌ها.

To relax excessively, often leading to neglecting responsibilities.

example
معنی(example):

شما نباید در طول تحصیلاتتان بیش از حد استراحت کنید، در غیر این صورت ممکن است عقب بمانید.

مثال:

You shouldn't overrelax during your studies, or you might fall behind.

معنی(example):

در حالی که خوب است که استراحت کنید، در آخر هفته‌ها نباید بیش از حد استراحت کنید.

مثال:

While it's good to relax, don't overrelax on weekends.

معنی فارسی کلمه overrelax

: معنی overrelax به فارسی

به معنای استراحت بیش از حد یا بی‌توجهی به مسئولیت‌ها.